جشن ولادت پیامبر(ص) در حرم مطهر رضوی برگزار شد
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۴۴۸۸۹
همزمان با فرارسیدن شب میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)، حرم مطهر رضوی با نوای نقارهخانه این عید فرخنده و با سعادت را به دلدادگان اهلبیت(ع) بشارت داد و صحن و سرای بارگاه ملائک پاسبان حضرت رضا(ع) غرق در نور، سرور و عطر رضوی شد.
به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، همزمان با فرارسیدن شب میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)، حرم مطهر رضوی با نوای نقارهخانه این عید فرخنده و با سعادت را به دلدادگان اهلبیت(ع) بشارت داد و صحن و سرای بارگاه ملائک پاسبان حضرت رضا(ع) غرق در نور، سرور و عطر رضوی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صحن و سرای بارگاه ملکوتی حضرت امام رضا(ع) در شب میلاد حضرت محمد مصطفی(ص) و امام جعفر صادق(ع)، به صورت ویژه گلآرایی و نورآرایی شده است، در سراسر صحن و سرای با صفای حرم ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) نوای مولودی خوانی مداحان و ذاکران اهلبیت(ع) در وصف حضرت خاتم المرسلین حضرت محمد(ص) طنین انداز است.
مراسم نمادین شب میلاد پیامبر مهربانیها با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی در رواق امام خمینی(ره) حرم مطهر رضوی برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین «ناصر رفیعی» در این مراسم به بیان ویژگیهای سیره رفتاری پیامبر گرامی اسلام(ص) پرداخت.
همخوانی گروه آوای رضوان و مولودی خوانی مهدی رسولی از دیگر بخشهای مراسم شب میلاد حضرت محمد مصطفی(ص) و امام جعفر صادق(ع) بود.
پایان پیام/483منبع: شبستان
کلیدواژه: ولادت حضرت محمد ص و امام صادق ع جشن ولادت حرم مطهر رضوی امام جعفر صادق ع حرم مطهر رضوی صحن و سرای شب میلاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۴۴۸۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمه ای از کرامات امام صادق(ع)
بخشش و بزرگواری آن حضرت
از مشکوه الانوار نقل است که مردی خدمت حضرت صادق(ع) رسید و عرض کرد پسر عمویت فلان اسم جناب تو را برد و نگذاشت چیزی از بدگوئی و ناسزا مگر آن که برای تو گفت. حضرت کنیز خود را فرمود که آب وضو برایش حاضر کند پس وضو گرفت و داخل نماز شد، راوی گفت من در دلم گفتم که حضرت نفرین خواهد کرد بر او، پس حضرت دو رکعت نماز گذاشت و گفت: ای پروردگار من این حق من بود من بخشیدم برای او، و تو جود و کرمت از من بیشتر است پس ببخش او را و مگیر او را به کردارش و جزا مده او را به عملش؛ پس رقّت کرد آن حضرت و پیوسته برای او دعا کرد و من تعجب کردم از حال آن جناب.
صدقات پنهانی و امداد از بیچارگان بصورت نهانی
ابن شهر آشوب از ابوجعفر خثعمی نقل کرده که گفت حضرت امام جعفر صادق(ع) همیانی زر به من داد و فرمود این را بده فلان مرد هاشمی و مگو کدام کسی داده. راوی گفت آن مال را چون به آن مرد دادم گفت خدا جزای خیر دهد به آن که این مال را برای من فرستاده که همیشه برای من میفرستد و من به آن زندگانی میکنم و لکن جعفر صادق یک درهم برای من نمیدهد با آن که مال بسیاری دارد.
عطوفت و مهربانی امام
از سفیان ثوری روایت شده که روزی به خدمت آن حضرت رسید آن جناب را متغیّرانه دیدار کرد سبب تغّیر رنگ را پرسید آن حضرت فرمود: که من نهی کرده بودم که در خانه کسی بالای بام برود، این وقت داخل خانه شدم یکی از کنیزان را که مسئول تربیت فرزند من بود دیدم که طفل مرا در بردارد و بالای نردبان است. چون نگاهش به من افتاد متحیر شد و لرزید و طفل از دست او افتاد بر زمین و مرد. تغییر رنگ من از جهت غصّه مردن طفل نیست بلکه به سبب آن ترسی است که آن کنیزک از من پیدا کرد و با این حال آن کنیزک را فرموده بود تو را به جهت خدا آزاد کردم، باکی بر تو نیست، باکی نباشد تو را.
احیاگر دین
از حضرت ابوجعفر سوالی کردند امام پس از شما کیست؟ حضرت دست بر پشت مبارک امام صادق(ع) زده فرمود سوگند به خدا این همان کسی است که باید آئین آل محمد(ع) را احیا کند.
توصیف دیگران از حضرت
طاهر، مصاحب امام ابوجعفر(ع) گفت حضور حضرتش شرفیاب بودم. جعفر وارد شد. حضرت باقر(ع) فرمود: این آقا، بهترین آفریده خداست.
تواضع در پوشش
روزی یکی از اصحاب حضرت صادق(ع) بر آن حضرت وارد شد. آن جناب پیراهنی پوشیده که گریبان او را وصله زدهاند. آن مرد پیوسته نظرش بر آن پینه بود و گویا از پوشیدن آن حضرت آن پیراهن را تعجب داشت. حضرت فرموده چه شده تو را که نظر به سوی من دوختهای؟ گفت نظرم به پینهای است که در گریبان پیراهن شماست. فرمود بردار این کتاب را و بخوان آن چیزی که در او نوشته است. راوی گفت. مقابل آن حضرت یا نزدیک آن حضرت کتابی بود پس آن مرد نظر افکند در آن دید نوشته است در آن: «لا ایمان لمن لاحیاء له و لامال لمن لاتقدیر له و لاجدید لمن لاخلق له»
ایمان ندارد کسی که حیاء ندارد و مال ندارد کسی که در معاش خود تقدیر و اندازه ندارد و نو ندارد کسی که کهنه ندارد.